سخن این بود باید که عبور کنی واینجا نمانی بلوغ و ازدواج وتشکیل خانواده وبچه داری منزلی در راه است ونه مقصد راه بس بعید است و منازل ناشمار وفرصت بسیار کم اگر همچو من چشم خشکی داری ونمیتوانی با اشک وضویی سازی ودل را به حضرت دوست بسپاری لااقل رو سوی اب کن ودست وروی را شستشویی ودل ر ا به بوسه بر کف پای مادر اگر میتوانی صفایی اگر نتوانی به هرطریقی چشم را بشویی ترسم که به دیدار ربیع هم تا اخربر سر وقفه در این منزل توفیق نیابی پس اگر این دوست را دوست میشمری برخیزوسلاح استعاذه را برگیر وعزم جزم بر بستن بار و حرکت به منزل بعد کن اگر مصصمی بگو یا علی مددی واگر درنیافتی مقصود از اطاله کلام این خبیث که جز فراهم کردن رنج برای خلق ندارد کاری بدان زبان این مانده درگل الکن است وفهم او قاصرو توان بیان واضح نا میسور دوست دیگری برگزین وبگذر ازین رفیق شرور تا خلاص وراحت شوی سخن دیگر انکه مگر تو ای دوست عزیزم وای رفیق شفیقم در سینه چند دل داری مگر دراین حرم کبریایی چون این بیچاره غیر حضرت دوست را منزل داده باشی چون اوکه بیاید جای خالی نمی ماند که به غیر دهی رفیق شفیق استنشاقی و عطسه ای کن تاخمار خمیازه بمیرد ونفس تازه براید وخون در رگ به جوش اید مگر نه اینکه نوشته بودی دلتنگی عزیزم در دل چه داری که جا نداری اگر به حقیقت دل تنگی داری باید فکری برداری چرا که در دل شاید غیر او داری چون اوبرود از دل هرچه به ان دراید دلتنگی بیشتر داری وچون او بیاید هرچه در او داری همه ازوداری شرح صدر یا دل بس گشاد ی ارد که هرچه وهرکه در او اید جای فراختر و گسترده ترفراهم ارد رفیق عزیزم وای دوستان جوان ودر اغاز راهم ازدواج کنید تا همراه شدن دو روح مجردبرامده از دوجسم منفرد در جسم واحد حاصل شود و راه رسیدن به مقصد هموارتر و طی مسیر راحتر و شر ابلیس لعین و اعوان وانصار او در توقف و در جازدگی کمتر شود . وذکر لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم زیاد گویید وصلوات بر محمد وال محمد مکرر کنید تا راه هجمه شیاطین جنی وانسی وسربگوشیهایشان انها بربندید وامدنم بهرچه بود را اگر نخواند اید بخوانید شاید شما بتوانید ازپس عمل به ان بر ایید ونجات یابید و روزی بر ماندگان و حسرت زدگان دراین راه رحمت ارید و دست به دعا برداریدواسباب نجاتمان را از این وادی بتر از سقر فراهم سازید